دوست داشتنی
جمعه, ۱۸ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۸ ب.ظ
دلم همینکه مرا سوی موی یار کشید
سرِ مرا سرِ عاشق شدن به دار کشید
خودم نیامده ام محضرش ، خودش آورد
مرا به پیش ِ خودش جذبه ی نگار کشید
منی که آه نگفتم برای هیچ کسی
همینکه نام تو آمد دلم هوار کشید
حلال کن که اسیرِ نگاهِ تو نشدم
گُنَه برایِ دلم نقشه یِ فرار کشید
درونِ آتشِ دوزخ نسوزد آن نوکر
که رویِ سینه ز داغِ تو یادگار کشید
درود بر پدرم کز همان طُفولیَتَم
برای روضه ات از من همیشه کار کشید
برای آنکه منم عاقبت بخیر شوم
مرا به دست تو داد و خودش کنار کشید
فراق ِ کرب و بلایت خودش مرا کُشته
به رویِ کشته نباید که ذوالفقار کشید
خدا کُنَد عرفه تحتِ قُبه ات باشم
چقَدر برایِ حرم باید انتظار کشید؟!..
۹۳/۰۷/۱۸